نميدانم اين اوراق در آينده منتشر ميشوند يا در دفتر محبوس ميمانند و از اجر
اخروي آنها محروم ميشوم.
سالهاي متمادي صفحات كتابها را ورق ميزدم و همواره در تفكر بودم، سؤال
ميكردم، ميخواندم، مينوشتم و كم و زياد ميكردم ... .
به دنبال آن سالهاي بيثمري آمدند كه آرزو داشتم افكار و خاطرم از قلمم دور شود.
قلمي كه آنها را جمع و تدوين كرد و در قالب عبارات قرار داد.
هر روز به دقت به نوشتههايم مينگريستم. شايد خداوند دري بر قلبم بگشايد كه
احساسم را به جوشش در آورد و فكرم را روشن نمايد. سپس قلم را به دست گيرم و
آنچه را كه حافظهام به خاطر سپرده است بدون كم و كاست به رشته تحرير درآورم.
در نهايت ارادة خدا چنين بود كه افكارم دوباره جمع شود و قلم روي كاغذ نهاده و
اين عبارتها را براي خوانندگان بنويسم.
اين رساله گلهاي به همبافتهشدهاي به نام محبت و با موضوع كسب حقيقت است.
از ديرباز تاكنون حقيقت در لابهلاي ادعاها و تعصبها محبوس شده است ... و همه
ادعاي رسيدن به ليلي را دارند. اما او به عشق هيچكدام از آنان اعتراف نميكند.
تصور ميكنم اين كتابم عدهاي را خرسند و عدهاي ديگر را خشمگين ميكند، مانند
حقيقت ناب كه جويندگانش را مسرور ميكند و متعصبان رويگردان را به خشم ميآورد.
ولي مطمئنم سخن آزاد و حق كه از تقلب و انحراف دور است هميشه مانند شمع
روشني ميدرخشد.
اگر در مخالفت با من كتابها نوشته شود [باكي نيست.] همه حقگويان علاوه بر
گذشته در زمان ما نيز به سلامت نزيستهاند.

 %D�ین رساله گلهای به هم‌بافته‌شده‌ای به نام محبت و با موضوع کسب حقیقت است. داستان جستجوی حق و حقیقت می باشد که نویسنده آن با تلاش فراوان در جستجوی آن بوده است و در آخر به آن دست یافته است، آری او از ضلالت وگمراهی مذهب باطل رافضه به الكتب و هدایت مذهب حقه اهل سنت درآمده است